سرانجام، زمینه و زمان آزمایش ایوب فرا رسید و گرفتار امتحان الهى شد.
ایوب ثروت و مکنت و فرزندان را یکى پس از دیگرى از دست داد. در تمام مراحل این آزمایش بزرگ، صبر ایوب بر حوادث و پیشامدهاى تلخ چیره شد و آنگاه که نیمهجانى بیش برایش نمانده بود دست به دعا برداشت و چنین گفت:
أَنّى مَسَّنِى الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرّاحِمینَ(۱)؛
بارالها، ضرر و زیان به جان من رسید و تو ارحم الراحمین هستى.
شیخ طبرسى گوید: «این سخن ایوب، کنایهاى ظریف براى طلب حاجات است.»(۲)
در آیه دیگر آمده است که ایوب چنین گفت:
أَنّى مَسَّنِى الشَیْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ(۳)؛
پروردگارا، شیطان با سختى و رنج و عذاب به سراغ من آمد.
به هر حال، دعاى ایوب مستجاب شد و از این امتحان بزرگ سربلند برآمد و بر شیطان و پیروانش روشن شد که ایوب در شادى و غم، دارایى و ندارى، تندرستى و بیمارى خداپرست و خدادوست است.
ندا رسید: «با پایت زمین را بخراش، چشمهاى بر مىآید که آبش بیمارىهاى تو را مداوا مىکند و هم نوشیدنى گوارا براى تو است.»
خداوند سلامتى را به او برگرداند و از فرزندان و خاندان دو چندان به او عنایت کرد. ثروت و مکنت رفته باز آمد و زندگى او بیش از پیش رونق یافت.
درباره تفسیر «فرزندان دوچندان به او عنایت کرد» از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند، آن حضرت فرمود: «علاوه بر فرزندانى که در این امتحان بزرگ از دنیا رفته بودند، فرزندانى که پیش از آن هم از ایوب وفات یافته بودند، زنده شدند.»(۴)
صالين خدابنده kh.salehin.ir