مدرسه علمیه معصومیه قیداراستان زنجان

معصومیه قیدار
  • خانه 
  • تماس  

عوامل مؤثر در طول عمر انسان

06 اردیبهشت 1393 توسط موسوی2
پرسش
چه عواملی عمر انسان را کوتاه یا زیاد می کند؟


پاسخ

عوامل موثر در طول عمر آدمی بر دو قسمند:

1- عوامل طبیعی:

برخی از عوامل طبیعی در افزایش عمر که برای بشر تاکنون شناخته شده است عبارتند از:

1. تغذیه صحیح دور از افراط و تفریط؛

2. کار و حرکت مداوم؛

3. پرهیز از هر گونه مواد مخدر و اعتیادهای خطرناک؛

4. دور بودن از هوای آلوده؛

5. مصرف نکردن مشروبات الکلی؛

6. دوری از هیجان های مداوم.

2- عوامل معنوی:

ارتباط ظاهری عوامل معنوی مؤثر با مسأله طول عمر بر ما چندان روشن نیست، اما در آیات قرآن کریم و روایات اسلامی روی آن تاکید شده است که به چند نمونه آن اشاره می کنیم:

1. ایمان قوی و توکل بر خدا که بتواند انسان را در ناملایمات زندگی آرامش و قدرت بخشد

2. صدقه

3. صله رحم؛ پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: «انَّ الصَّدَقَةَ وَ صِلَةَ الرَّحِمِ تَعْمُرانِ الدِّیارَ، وَ تَزیدانِ فِی الْاعْمارِ[1]؛ انفاق در راه خدا و صله رحم خانه ها را آباد و عمرها را طولانی می کند.»

4. احسان؛ امام باقر علیه السلام می فرماید: «الْبِرُّ وَ صَدَقَةُ السِّرِ ینْفِیانِ الْفَقْرَ وَ یزیدانِ فِی الْعُمْرِ وَ یدْفَعانِ عَنْ سَبعینَ مَیتَةَ سُوءٍ[2]؛ نیکوکاری و انفاق پنهانی فقر را برطرف ساخته، عمر را افزایش می دهد و از هفتاد گونه مرگ و میر بد جلوگیری می کند.»

5. گناه نکردن؛ خداوند متعال، می فرماید: «اَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِیعُون* یغْفِرْلَکم مّن ذُنُوبِکمْ وَیؤَخّرْکمْ إِلَی أَجَلٍ مُّسَمًّی إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَآءَ لَایؤَخَّرُ لَوْ کنتُمْ تَعْلَمُونَ[3]؛ (ای قوم) خدا را پرستش کنید و از مخالفت او بپرهیزید، و مرا اطاعت نمایید. اگر چنین کنید خدا گناهانتان را می آمرزد و تا زمان معینی شما را عمر می دهد، اما هنگامی که اجل الهی فرا رسد تأخیری نخواهد داشت اگر می دانستید.[4]» و در جای دیگر می فرماید: «وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ یمَتِّعْکمْ مَتاعاً حَسَناً إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی وَ یؤْتِ کلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّی أَخافُ عَلَیکمْ عَذابَ یوْمٍ کبِیر[5]؛ و از پروردگار خویش آمرزش بطلبید سپس بسوی او بازگردید تا شما را تا مدّت معینی، (از مواهب زندگی این جهان) به خوبی بهره مند سازد و به هر صاحب فضیلتی، به مقدار فضیلتش ببخشد! و اگر (از این فرمان) روی گردان شوید، من بر شما از عذاب روز بزرگی بیمناکم.» و در جای دیگر می فرماید: «فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِم[6]؛ و خداوند آنها را به (کیفر) گناهانشان گرفت.»

امام صادق علیه السلام می فرماید: «مَنْ یمُوتُ بِالذُّنُوبِ اکثَرُ مَّنْ یمُوتُ بِالْاجالِ وَ مَنْ یعیشُ بِالْاحسانِ اکثَرُ مِمَّنْ یعیشُ بِالْاعْمار[7]؛ آنها که بر اثر گناهان می میرند بیش از آنهایند که به مرگ الهی از دنیا می روند و کسانی که بر اثر نیکوکاری عمر طولانی پیدا می کنند، بیش از کسانی هستند که بر اثر عوامل طبیعی عمرشان زیاد می شود!»

در بعضی روایات به برخی گناهان مانند ظلم و زنا که در کاهش عمر دخالت دارد، اشاره شده است.[8]

 

پی نوشت


[1] حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 354 و 355.

[2] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 6، ص 277.

[3] نوح،/ 3- 4.

[4] تفسیر راهنما، ج 9، ص 390.

[5] هود،آیه 3.

[6] آل عمران، آیه 11.

[7] شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج 1، ص 488.

[8] ر. ک: تفسیر نمونه، ج 25، ص 57- 60 و ج 18، ص 203- 210.

 نظر دهید »

چرا باید از سن خاصی نماز خواندن را شروع کنیم؟

04 اردیبهشت 1393 توسط موسوی2


پرسشچرا باید از سن خاصی نماز خواندن را شروع کنیم؟


پاسخ

نماز خواندن، سن خاصی ندارد. کودک شما که قدرت بر ادای نماز با شرائطش داشته باشد؛ اگر نماز بخواند مقبول درگاه الاهی خواهد بود. بله در یک سن خاصی نماز بر افراد واجب می شود؛ که در دختران، کامل شدن 9 سال قمری و در پسران کامل شدن 15 سال قمری می باشد.

اگر می خواهیم فرزندان مان در آینده نماز خوان شوند؛ بهتر است که آنان را از سن خردسالی به خواندن نماز، تشویق کنیم. اگر فرزندنتان را تا سن بلوغ آزاد بگذارید و ایشان را با نماز آشنا نکنید، امکان این که نسبت به نماز بی اهمیت شوند؛ زیاد است. این که در سن خاصی بر انسان نماز واجب می شود به دلیل این است که عقل انسان هم به موازات جسمش رشد می کند. رشد عقلانی انسان برای پذیرش عبادت و تقبل تکالیف الاهی، سن بلوغ می باشد. دختران در سن 9 سالگی و پسران در سن 15 سالگی به بلوغ عقلی می رسند؛ لذا انجام تکالیف بر آنان واجب می شود.

یک انسان عاقل و حکیم اگر به کسی دستوری می دهد؛ باید بررسی کند که شخص مأمور، توانایی انجام آن کار را دارد یا نه. توانایی درک آن را دارد یا نه. به اعتبار این که دختران، مادران آینده هستند و نقش تربیتی مستقیم و بیشتری برای فرزندان، نسبت به مردان دارند؛ زودتر به سن بلوغ و ارتباط با خداوند می رسند. در سنین کمتری به آنان مسئولیت داده می شود و مورد خطاب تکلیفی خدا قرار می گیرند تا تمرینی باشد برای اداره منزل و تربیت فرزندان.

 

 

 1 نظر

راه درمان انزوا و ایجاد نشاط در عبادت

03 اردیبهشت 1393 توسط موسوی2
منبع : پایگاه حوزه


پرسشمن قبلا خیلی به عبادات علاقه داشتم؛ ولی الان به نوعی رویگردان شدم. اصلا انگار قلبم گنجایش پذیرش معنویت را ندارد. هاله ای از ظلمت قلبم را گرفته و قلبم به این وضع عادت کرده است. هیچ راهی برای رفع این حجاب ندارم. در ضمن تجربه یک عاشقی ناموفق دارم. برای رسیدن به هوس، از همه چیز گذشتم و به هوس هم نرسیدم. لطفا کمکم کنید.


پاسخ

با توجه به این که پرسش تان از چند بخش تشکیل شده از این رو به همین ترتیب پاسخ را در چند بخش ارائه می کنیم.

1. این که انسان سعی کند که سرش در کار خودش باشد از یک جهت کار مثبت و شایسته ای است که باید آن را مغتنم شمرد. البته اگر از این فرصت استفاده نموده به تفکر و تأمّل پرداخته و در آیات الاهی به تدبر نشسته باشد؛ نه این که موجب انزوا و فاصله گرفتن از جامعه و مردم شود.

2. کارهایی که ما انسان ها انجام می دهیم اعم از فعل و ترک، مانند سایر پدیده های جهان از علل و اسباب سرچشمه می گیرد. از این جهت وقتی بخواهیم کاری را ریشه یابی کنیم؛ نخست لازم است آن را آسیب شناسی نموده و پس از آن برای رفع عوامل آن سعی و تلاش نمود. به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می کنیم.

الف. چه بسا آلودگی به گناه هر چند کوچک، موجب کم توفیقی در عبادت شود. گناه مانند لکۀ سیاهی است که بر صفحۀ نورانی قلب می نشیند که هر چه این نقطه ها زیاد شود؛ تیرگی های دل نیز زیاد خواهد شد.

ب. برخی از مواقع غوطه ور شدن در دنیا و دلبستگی به آن موجب کم توفیقی در عبادت می شود.

ج. گاهی اوقات همراهی با دوستان ناباب و منحرف موجب کم توفیقی در عبادت می شود.

3. انسان زندگی را دو بار تجربه نمی کند. بنابراین باید از تجربه و شکست های دیگران استفاده کند. به تعبیر دیگر از زندگی دیگران درس و عبرت بگیرد. تجربۀ بزرگان می گوید: تنها راهی که پشیمانی ندارد؛ تنها عشقی که شکست ندارد؛ تنها راهی که پایان ندارد و… همان راه خدا است که باید پیمود.

4. با توجه به موارد بالا باید برای رفع موانع کوشید و در صدد جبران ضعف ها پرداخت. نخستین عمل انسان آگاه در این راه توجه از کارهای ناشایست گذشته است که این خود مراحلی دارد که از جملۀ آن پشیمانی واقعی از اشتباهات گذشته؛ اراده و تصمیم به عدم برگشت از این حالت و سعی در جبران آن می باشد که امیدوار هستیم با اجرای این موارد به همان حالت مطلوب گذشته، بلکه بالاتر از آن برسید.

گاهی گناه باعث نابسامانی روحی و سستی در عبادت می شود و گاهی ممکن است انسان مورد امتحان واقع شود. خود این که انسان حالت تنبه و بیداری دارد که گرفتار مصیبت سستی در عبادت شده است؛ این یک حالت خوب و امیدوار کننده ای است.

 نظر دهید »

مدرسه علمیه معصومیه قیداراستان زنجان

وبلاگ معصومیه. مدرسه علیمه معصومیه شهر قیدار می باشد که در سال 1392 تاسیس شده است. حضرت قیدار نبی با نام اصلی *قیدار بن اسماعیل بن ابراهیم*جد سي ام پیامبر گرامي اسلام است. وی در شهر قیدار که به نام خود وی منسوب است (واقع در استان زنجان) مدفون است. این مکان با شماره ۳۲۱ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده‌است. او را فرزند اسماعیل و نیای سی‌ام محمد(صلي الله عليه وآله وسلم) پیامبر اسلام دانسته‌اند. در کتاب منتهاج البراعه تالیف میرزا حبیب‌الله هاشمی خویی و کتاب جلا العیون تالیف محمد باقر مجلسی نیز به همین منوال شجره قیدار نبی را به ابراهیم و آدم نسبت داده‌اند. انتساب این بقعه به قیدار نبی با استشهاد ۶۵ نفر از علمای طراز اول مورد تایید قرار گرفته‌است.این بقعه در زمان بلغار خاتون زن غازان خان تخریب و مجدداً در سال ۷۱۹ قمری احداث شد. در تاریخ ۱۳۱۹ قمری این بقعه توسط شخصی بنام امیرافشار جهانشاه خان مرمت شد.
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مباحث اخلاقی
  • دانستنی ها
  • اخبار
  • احادیث
  • پرسش وپاسخ
  • مهدوی
  • یاس نبوی
  • مختلف
  • احکام
  • خانواده-
  • قرانی
  • نهج البلاغه
  • از شهر
  • از شهر
  • اندیشه مطهر

کاربران آنلاین

مهدویت امام زمان (عج)

خبرنامه

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس